هدف این نیست که به چنین پرسش‌هایی پاسخ «صحیح» بدهید. در واقع، این پرسش‌ها غالبا پاسخ صحیحی ندارند؛ دست کم تا آنجا که به هدف مصاحبه‌کننده از پرسیدن آنها مربوط باشد. در عوض، هدف این پرسش‌ها کسب اطلاعاتی درباره‌ شخصیت شما و نیز دریافتن نکاتی از این دست است که شما چطور فشارها را مدیریت می‌کنید. حالا که این هدف را می‌دانید، نکات زیر را هنگام برخورد با پرسش‌های یادشده به یاد داشته باشید:بلافاصله حرف بزنید. مصاحبه‌کنندگان دوست ندارند چند دقیقه به سکوت بگذرانید، فکر کنید و بعد پاسخی بدهید. در عوض، بهترین راه برای برخورد با این پرسش‌ها فکر کردن به آنها به‌صورت «بلند بلند» است، یعنی همزمان که فکر می‌کنید، فکرهایتان را بر زبان آورید. در واقع، این نوع فکر کردن را باید آهسته و منطقی پیش ببرید و این شیوه‌ برخورد باعث خواهد شد تا خونسرد و متمرکز باقی بمانید و به پاسخی معنادار برسید.رو راست باشید. اگر پاسخ را نمی‌دانید، بگویید «نمی‌دانم». و پاسخی را ندهید که فکر می‌کنید مصاحبه‌کننده دوست دارد آن را بشنود، زیرا این کار چندان صادقانه به نظر نخواهد رسید. به علاوه، به یاد داشته باشید که در بیشتر مواقع پاسخ صحیح وجود ندارد.آرامش خود را حفظ کنید. اگر با چنین پرسش‌هایی مواجه شوید، اهمیت زیادی دارد که آرامش خودتان را حفظ کنید. این حفظ آرامش از چند جنبه مطرح می‌شود. یکم، به این معنا باید آرام باشید که در برابر این پرسش‌ها غافلگیر نشوید، استرس نگیرید و این نکته را با خودتان تکرار کنید که هدف اصلی صرفا شناخت شخصیت شما است نه آزمودن شما در آزمونی شاق و محال.آنها نمی‌خواهند پاسخ سوال‌های دشوار خود را بگیرند. با حفظ آرامش، آنها نسبت به مدیریت استرس و فشار از سوی شما مطمئن خواهند شد. دوم، به این معنا آرام باشید که ناگهان در برابر پرسش‌ها موضع تهاجمی نگیرید و نسبت به مصاحبه‌کننده‌ها اعتراض نکنید. مثلا نگویید «اینها ربط مستقیمی به کار من دارند؟ آیا برای استخدام در چنین شغلی باید بدانم نظریه‌ نسبیت انیشتین یعنی چه؟» به یاد داشته باشید: شما نباید شخصیتی پرخاشگر از خود ارائه دهید. حتی اگر نمی‌دانید پاسخ صحیح کدام است، به حرف زدن ادامه بدهید. برای مثال، فرض کنید که قرار است نظریه‌ نسبیت انیشتین را شرح دهید، اما بیشترین چیزی که در دانشگاه یاد گرفته‌اید، این بوده که فلزات به آهنرباها می‌چسبند! خب، باز هم ایرادی ندارد.به مصاحبه‌کننده هر چه را می‌دانید، بگویید. مثلا «خب، من آنقدرها شیفته‌ علم نیستم، هیچ وقت هم دوست نداشتم یک دانشمند باشم! خب، پس چیز زیادی درباره‌ انیشتین نمی‌دانم، اما چیزی که درباره‌ نظریه‌ نسبیت او می‌دانم این است که هیچ چیز نمی‌تواند سریع‌تر از نور حرکت کند.» بنابراین فکر می‌کنم این نظریه اثبات می‌کند همه‌چیز نسبی نیست و برخی چیزهای مطلق هم در جهان وجود دارند.» این کار باعث می‌شود که مصاحبه‌کننده از سکوت شما ناراحت نشود، نسبت به اعتمادبه‌نفس شما نظر خوبی داشته باشد، و بداند که می‌توانید ایده‌ها و دانسته‌های خود را به خوبی منتقل کنید، حال هرچقدر هم این دانسته‌ها در برخی موارد محدود باشند.

مترجم: امين گنجي

 منبع: سی.بی.اس